Saturday, May 30, 2009

9خرداد

سلام عزیز دلم
حالت چطوره؟ دیگه فقط ده روز مونده که بیایی.
تو نچرخیدی و قراره که 19 خرداد سزارین بشی ، میریم بیمارستان عرفان ، ژیوار کوچولو هم اونجا دنیا اومد.
مامان دیروز حالش بد بود هی فشارش میرفت بالا خلاصه که کلی برات نگران شده بودم.
عزیز دلم دیگه خیلی خیلی کم مونده که بیایی همه برات خوشحالیم امیدوارم که ثبت هم مشکلی پیش نیاد و بتونیم اسمی رو که میخواهیم برات بزاریم.
دیشب بابایی هی بوسمت میکرد تو هم لگدای گنده میزدی و کلی منو بابایی برات ذوق کردیم.
میبوسمت عزیز دلم

Wednesday, May 6, 2009

16اردیبهشت

سلام پسر گلم
خوبی عزیز دلم؟ امروز هفته 34 تموم میشه و مامانی میره توی هفته 35
الان چند هفته ایی هست که تو عزیز دل توی حالت بریچ موندی همه امیدواریم که از این حالت در بیایی بچرخی و مامان بتونه زایمان طبیعی کنه
البته هر چی که مصلحت خداست ببینیم چی میشه
هفته 32-33 مامان تو خونه همش استراحت کرد که شما یه کم حالت خوب بشه
خاله ندا دخترشو طبیعی زایید و از این بابت خیلی خوشحال بود منم امیدوارم باید پیاده روی کنم که این اتفاق بیافته
مامان تا حالا 12 کیلو چاق شده باید بازم مراقب باشه که یهو نترکه:)
گلم مواظب خودت باش
تا دنیا اومدنت منتظریم عزیز دلی

Monday, April 6, 2009

18 فروردین

سلام عزیز دلم
امروز تولد دختر دایی هستش بالاخره یکسالش شد
شما هنوز نیومدی دیروز بابایی بالاخره اعلام کرد که اسم دانیار قشنگه من خیلی خوشحالم
امیدوارم که ثبت هم گیر نده و بتونیم این اسم و بزاریم
آخه تو نی نی قشنگه خودمی عزیز دلمی
مامانی

Sunday, March 29, 2009

10فروردین

سلام عزیز دلم
سال نو مبارک ببخش که مامانت اینهمه دیر اومده که بنویسه
عید به ما سه تا که خیلی خوش گذشت رفتیم شمال با مامان بزرگ و بابا بزرگ و دایی اتابک و خاله
هوا سرد بود ولی خوب خوش گذشت
من اونجا یه چند روز سرما خوردم ولی زودی خوب شدم از وقتی برگشتیم دوباره مامانت آلرژیش گل کرده و همش عطسه میکنه
دلم زیاد درد میگیره نمیدونی طبیعی یا نه خلاصه که دیوونه شدم
گلم مراقب خودت باش
مامان نازلی

Friday, February 13, 2009

26بهمن

سلام پسر گلم
خوبی مامان؟ راستش هفته پیش باید میومدم و مینوشتم که متاسفانه نرسیدم ببخشید عزیزم
بزار بگم که جمعه هفته پیش با مامانی رفتیم و برات کالسکه و کریر خریدیم نارنجی و یشمی ساک و آغوش هم داشت
بعد یکشنبه رفتم سونو که شما خودت را بهمون نشون دادی و کلی ذوق زده شدیم. شما یه آقا پسر کاکل زری هستی عزیزم
سه شنبه هم با مامانی و خاله رفتیم و برات کلی لباس خریدیم.
دیگه اینکه چهارشنبه هم از لایکو برات لحاف و اینا خریدیم که کلی خوشگله.جوجو همه چی داریا
خوب گل من مراقب خودت باش عزیز دلم.
مامان پیشی

Sunday, January 25, 2009

6بهمن

سلام نی نی جون
مثل اینکه باید بهت بگم خانم کوچولو
میدونی امروز من و بابایی رفتیم دکتر و توی سونو مثل اینکه دختر بودی وای من هنوز هیجان زده هستم نمیدونم چی بگم
راستش باورم نمیشه اونقدر همه بهم گفتن پسری که میگم نکنه اشتباه شده البته خانم دکتر گفت که وضعیتت مشخص نیست ولی خوب به نظر می یاد که دختره
حالا مهم نیست دو هفته دیگه میریم سونو و دیگه امیدوارم که کاملا معلوم بشه و بریم برای شما موجود دوست داشتنی خرید کنیم
عاشقتم عزیز دلمی
بابایی هم میگه که لوس اون میشی

Monday, January 5, 2009

16دی

سلام نی نی
تو و بابایی دیروز منو کلی سورپرایز کردین که من حسابی جا خوردم و داشتم خل میشدم
بابایی از طرف تو و خودش یه تو گردنی خیلی خیلی خوشگل کادویی داد.
این شعر رو هم برای اومدن تو گفت
خالق هستی اوست
بار دیگر سراینده سرود آفرینش، سرودی میخواند و مرا و ترا به شعف می آرد
و کسی می آید
همه اعماق وجودت گلشن همه ذرات وجودت گلزار
از انتهایی ترین نقطه اعماق وجودت کودکی می آید
کودکی می آید
همه ذرات وجودش خورشید همه نور
همه ذرات وجودش شادی
همه گرمای حیات
کودکی می آید
این شعر بابایی بود من حالا این کاغذ رو قاب میکنم و میزنم توی اتاقت.
تو جوجوی مایی آخه قوربونت برم

Saturday, January 3, 2009

15 دی

سلام نی نی جون
حالت چطوره؟ دیروز جلسه اول کلاسمون بود خیلی خوب بود کلی چیز یاد گرفتیم
کلی در مورد ت حرف زدیم و ورزش کردیم خلاصه که خیلی خوب بود
ولی مامانی کلی دلش گرفته بود احساس میکرد که هیچکی هیچی براش نخریده و برای هیچکس مهم نبوده
شاید هم این حالتها طبیعی باشه بخاطر هورمونهایی که وجود داره.
نی نی مواظب خودت باش
راستی جمعه با مامانی تخت و کمدت رو خریدیم کلی خوشگله و کلی هم دوست داشتنی
امیدوارم که همه چیز رو خوب بخریم یه کم نگرانم از دست یه عده ایی
مامانی تو